نمیدانم....دراین روز..
دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا

 

بغضي بزرگ در عميق ترين جاي سينه ام روحم را مي خراشد، اما نمي دانم بگريم

يا شاد باشم؟

نمي دانم نامش را چه بگذارم؟

نمیدانم بغضي از روي شادي يا بغضي به خاطر زخم روزگار؟

نمیدانم امروز بايد شاد  یا غمگین باشم؟

امروز زيباترين یا تلخ ترین  و بزرگترين روزيست كه خدا در دفترسرنوشتم حكاكي كرده

است اما چگونه مي توان اين روز را جشن گرفت وقتي تو نيستي؟

چگونه مي توان شيريني اش را مزه مزه كرد وقتي نگاهت همراهم نيست؟

چگونه مي توان در شعله هاي آتش عشق رقص سرمستي به پا كرد وقتي حضور مستانه

ات را حس نمي كنم؟

همه تبريك مي گويند

همه اميدوارم مي كنند

همه نبودنت را يه امر عادي روزگار مي دانند

همه مي گويند: سخت نگير ای پسر ، چيزي نيست كه...

اما آخر دلم تو را مي خواهد، مي خواد در اين روز در كنار دلت جشني بگيرد به بزرگي

عشق، مي خواهد همه را به مهماني اين جشن فراخواند

دلم مدتهاست كه منتظر اين روز بود، خودش را آراسته بود، شاديهايش را انباشته بود تا

بر سر راه حضورت گلباران كند، دلم 68 روز را به بهانه ديدنت  چشم بر هم نگذاشته

بودو 68 هزار دانه اشك را به پاي دلتنگيهايش ريخت تا اكنون در كنار تو هنگامه اي از

شادي به پا كند، دلم سالهاست منتظر اين اولين است، دلم براي اين اولين!! روياها داشت...

آخ دلم!

دل هميشه بي تابم، از گذشته تا به امروز براي كوچكترين شاديها جنگيده اي، براي از

دست دادن بعضي از شاديها اشك ريخته اي، بدان كه بازي روزگار همين است و

سرنوشت تو اينگونه رقم خورده است...

پس بي تابي نكن و اين سفره جشني را كه گسترده اي بردار كه او نيست!

 

      نگين چرا غمگين نوشتي، از دلم هيچ نمي دونين

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

دو شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, :: 21:6 ::  نويسنده : احسان

درباره وبلاگ

این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان و آدرس ehsanofarzan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 58
بازدید دیروز : 123
بازدید هفته : 373
بازدید ماه : 367
بازدید کل : 234635
تعداد مطالب : 248
تعداد نظرات : 64
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد موزیک

وبسایت جامع یکتاتک